مراسم روز ۲۸ صفر
«بسم الله الرحمن الرحیم»
السلام علیک یا محمد ابن عبدالله(ص) و السلام علیک یا حسن ابن علی(ع)
هیئت عزاداران اردبیلی های مقیم مرکز نازی آباد،مسجد حضرت زینب(س) برگزار می نماید.
مراسم روز ۲۸ صفر
یکشنبه ۲/۱۱/۱۳۹۰
ساعت ۱۱ الی ۱۴
باحضور مداح اهل بیت
عاصِم اردبیلی
علت تفاوت در فتاوای مراجع
علت تفاوت در فتاوای مراجع
یکى از بدیهىترین و ابتدایىترین مسائلى که در حوزههاى علیمه وجود دارد که متأسفانه به خاطرِ عدمِ وجودِ اطلاع و آگاهى، نسبت به آن شبهاتِ زیادى هم مطرح مىشود، مسئله تفاوتِ فتواى مراجع و مجتهدان، با یکدیگر است.
با آنکه این مسئله بسیار سهل و ساده است، اما گاهى اوقات شدتِ جهل و یا حتى عداوت به جایى مىرسد که مانع درک و یا فهمِ ماجرا مىشود.
بگذارید با یک مثالِ بسیار ساده، ماجرا را روشنتر کنیم. فرض کنید مردى که از یک دردِ مزمن رنج مىبرد، به پزشک مراجعه مىکند و از او طلبِ رفعِ درد مىکند.
این امکان وجود دارد که آن فرد، به نزدِ چند پزشکِ عمومى و حتى متخصص برود. به مطب و یا بیمارستان مراجعه کند. همانطور که در تجربه همه ما وجود دارد، بسیار طبیعى است که هر کدام از آن پزشکان، یک نسخه متفاوت نسبت به همکارانِ خود براى آن مرد و یا ما تجویز کنند.
گاهى اوقات، تشخیصِ پزشکان، کاملاً با هم تضاد دارد. یکى درد را در معده مىداند و دیگرى آن را به روده نسبت مىدهد. یکى عملِ جراحى را تجویز مىکند و دیگرى استراحت را پیشنهاد مىدهد.
نسخه یکى به شما شفا مىدهد و دیگرى ممکن است مرگِ شما را جلو اندازد. یکى به شما لبخند مىزند و دیگرى حتى سلامِ شما را جواب نمىدهد. چرا تشخیصهاى متفاوت و حتى متضادى نسبت به ما که یک نفر هستیم، داده مىشود؟
مسئله کاملاً بدیهى و ساده است.
پزشکانى که شما به آنان مراجعه مىکنید، نه از غیب خبر دارند و نه به آنان وحى مىشود. آنان بر طبقِ درسهایى که خواندهاند و آزمایشى که انجام مىدهند، بنابر تجربه و توانِ عملىِ خود، تشخیصهاى متفاوتى نسبت به شما که یک نفر هستید، مىدهند. طبیعتا این امکان وجود دارد که نسخههاى متفاوتى به شما بدهند.
حالا باید به ماجراى فتواى مراجع اشاره کرد. مراجع و مجتهدان هم نه معصوم هستند و نه به آنان وحى مىشود. آنان متخصصانِ علوم دینى هستند که بر مبناى قرآن، احادیثِ وارده و سنتِ معصوم و عقل، دست به اجتهاد در احکامِ الهى مىزنند.
طبیعى است که آنان، استنباط و اجتهادِ خودشان را از احکام ارائه مىدهند که شاید با استنباط و اجتهادِ دیگرى متفاوت باشد. بر فرضِ مثال، مجتهدى در جریانِ تحقیقِ رجالى خود، محدثى را قابل وثوق نمىداند و به احادیثى که از طریقِ او به ما رسیده، توجه نمىکند، اما دیگرى به وثوقِ او حکم مىدهد و طبیعتا تفاوت در حکم به وجود مىآید.
همانطور که دقیقا یک پزشکِ متخصص، یک راهِ عمل را براى یک بیمارى مناسب مىداند و پزشکِ متخصصِ دیگر، آن را کاملاً اشتباه مىنامد و راهِ دیگرى را پیشنهاد مىدهد.
دلیلِ دیگر این تفاوت، تفاوت در اصولِ پذیرفته شده در میان مراجع و مجتهدان است. فرض کنید راجع به مسئلهاى، خبر واحد وجود دارد. فتواى مجتهدى که بر مبناى مشربِ اصولى خود، به خبر واحد اعتنا نمىگذارد با مجتهدى که آن را وارد در حکم مىداند، ممکن است تفاوت در حکم و اجتهاد به وجود آورد.
اما نکته مهمتر این است که به دلیلِ دقتِ علومِ دینى، اختلافِ چندانى در فتواى مراجع و مجتهدان وجود ندارد. وجودِ اختلاف، بیشتر از آنکه جنبه واقعى داشته باشد، به خاطرِ تبلیغِ دشمنان و جاهلان است. هیچ مرجع و مجتهدى نمىگوید که نمازِ صبح دو رکعت است و دیگرى بگوید سه رکعت است.
اختلاف در جزئى از احکام است که نسبت به آن حکمِ قطعى و یا صریحى وجود ندارد. (که تعدادشان هم بسیار محدود است). این اختلاف هم در این حد است که مرجع و مجتهدى بر انجام ندادنِ عملى حکم مىدهد و دیگرى انجامِ آن را احتیاط مىداند.
هیچ اختلافى در این که مرجع و مجتهدى فعلى را حلال بداند و دیگرى آن را مطلقا حرام بداند، وجود ندارد و اگر هم وجود داشته باشد، بسیار اندک است که آن هم به خاطرِ مسائلى است که شرحِ آن گذشت.
آزادى و پویایى در فقهِ شیعه و اجتهاد که باعثِ رونقِ حوزههاى علیمه شده است و آن را از جمود فکرىِ دور نگه مىدارد، یکى از پیشرفتهترین و بالاترین سطوح علمىِ دنیا را براى حوزههاى شیعه به وجود آورده است که نظیر و مانندى براى آن در دنیاى علم، وجود ندارد.
و این به دست نیامده، مگر به خاطرِ آموزههاى امامان شیعه که شیوه و راهِ درست اجتهاد را از طریقِ شاگردانِ خود، به ما رساندهاند. بر ماست که قدرِ این نعمتِ عظیم را بدانیم و در راستاى ترویجِ هر چه بیشترِ آن، قدم برداریم.
منبع : روات حدیث
کمان بودن رنگین کمان

چرا رنگین کمان به صورت « کمان » دیده می شود؟
شاید این مسئله برای دانش آموزان جذاب باشد که چرا رنگین کمان، به صورت کمان مشاهده می شود؟ در روزگاران قدیم، کسانی مثل قطب الدین شیرازی در این باره تحقیق کرده بودند، اما اولین کسی که به طور جدی به این مسئله پرداخت رنه دکارت بود.
دکارت با توجه به قوانین شکست همزمان ولی به طور جداگانه از اسنل ( بنیان گذار اصلی قوانین شکست و بازتاب ) به شرح رنگین کمان پرداخت و در سال 1637 نتایج خود را منتشر کرد .
همانطور که می دانید قطرات آب در حال سقوط، کروی شکل هستند، اگر شما با چگونگی شکل گیری رنگین کمان آشنا باشید، متوجه خواهید شد که باید به بررسی نحوه برهم کنش پرتو نور سفید با یک قطره شفاف بپردازیم.

رنگین كمان اصلی را مجموعه پرتوهایی كه در مرز قطر هوا، دوبار شكسته و یك بــار بـاز تـابیده انـد، مـی سـازند و چـون ضریب شكست آب برای رنگ های مختلف متفاوت است، نور سفید در ضمن این شكســت هـا بـه اجـزای رنـگ های اصلی تجزیـه می شود، دقت نمایید که نور خورشید پیوسته است و در تمــام نقـاط رو بـه نور، قطره با آن برخورد می كند كه شرایط بازتاب و شكســت در هر یك از این نقاط ، متفاوت است. پدیده تجزیه نور توسط منشور را حتما در زندگی روزمره و یا در آزمایشگاه فیزیک مشاهده کرده اید.
پرتو نور که در راستای یکی از قطرهای کره می تابد، بدون شکست از قطره آب عبور می کند و در طرف دیگر بازتابیده می شود.
در مقابل اگر پرتو نور مماس بر قطره به آن بتابد، می توانید ببینید كه هنگام ورود به بیشـترین مـیزان ممكـن مـی شـكند و پرتـو خروجی با پرتو خروجــی بـا پرتـو ورودی زاویـه حـدود 165 درجه می سازد، بررسی بیشتر نشان می دهد كه در بین این دو وضعیت حدی ، زاویه انحـراف زاویـه بیـن پرتـو خروجـی و ورودی از 180 درجه كاهش می یابد بــه مقـدار كمینـه 138 درجه می رسد و سپس دوباره تا 165 درجه بالا مــی رود، امـا چون در اطراف مقدار كمینه، تغیـیر زاویـه كـم اسـت، بخـش بزرگی از نور فـرودی ، در حـول و حـوش ایـن زاویـه( 138 درجه) از قطره خارج می شود.
به عبــارت دیـگر ، شـدت نـور خروجی در تمام زوایا یكسان نیست و بیشتر نـور رنگینـی كـه از قطره بیرون می رود، با جهت تابش خورشید، زاویه حــدود 138 درجه یا معادل آن 42 درجه می سازد. البته ایــن زاویـه، بستگی به رنگ پرتو دارد و بین 40 تا 42 درجه برای رنگ های قرمز تا بنفش متفاوت است. بنابراین می توان تصور كـرد كـه تنها در زوایای حــدود 42 درجـه ، پرتوهـای رنـگی بـه طـور مؤثر از قطره خارج می شوند.(شکل بالا)
حالا تصور شكل رنگین كمــان، كـار سـاده ای اسـت، فـرض كنید در بعد از ظــهر ، خورشـید در حـال تـابش و فضـا پـر از قطره های كروی آب است و شما هم پشت به خورشــید و رو به شرق ایستاده اید، در این وضعیت نور رنــگی كـه بـه چشـم شما می رسد، مجموعه نورهای خـارج شـده از تمـام قطراتـی است كه خط واصل چشم شما و آن ها با راستای نور خورشید، زاویه بین 40 و 42 درجه می سازد.
مكان هندسی این قطره ها مخروطی بــه رأس چشـم شماسـت كه نیم زاویه رأس آن حدود 42 درجه است. چیزی كه شما از رأس این مخروطی می بینید مقطع آن است، یعنی یك نوار دایره ای به پهنای زاویه ای بین 40 و 42 درجه كه رنگ های قرمز تا بنفش را در خــود جـای داده اسـت، البتـه سطح افق، این دایره را قطع می كند و چون قطـرات آب تنـها در هـوا حضـور دارنـد، شـما تنـها كمـانی از یـــك دایــره را می بینید. این كمان، وقتی پرتو خورشید موازی با افـق اسـت، یعنی هنگام غروب به بیشینه خــود مــی رسـد و بـه نیـم دایـره تبدیل می شود. البته در آســمان و مثـلاً از درون هـواپیمـا در شرایط مساعد می تـوان رنگیـن كمـان دایـره ای را هـم دیـد.
علت پدیده ضربان
علت پدیده ضربان
برای ریشه یابی پدیده ضربان به شكل زیر رجوع كنید. در این شكل نواحی پرفشار و كم فشار در صدا به تفكیك برای هر دیاپازون رسم شده است. اما در واقع تركیب این دو صوت در هوا منتشر می شود.

بنا به اصل جمع آثار، گوش مجموع این دو صوت را می شنود. دقت كنید كه در لحظاتی مشخص این دو موج به صورت سازنده با یكدیگر تركیب شده و به گوش می رسند، در این لحظات شدّت صدای شنیده شده زیاد است. در مقابل، زمان هایی وجود دارند كه این دو موج به صورت ویرانگر به گوش می رسند. در این لحظات شدّت صوت به صفر كاهش می یابد (منوط بر این كه شدّت صدای هر دو دیاپازون یكی باشد).
تعداد دفعاتی كه شدّت صدا در هر ثانیه زیاد و كم می گردد به عنوان بسامد ضربان شناخته می شود و مقدار آن برابر بر تفاضل بسامدهای دو منبع تولید صدا می باشد. در این تصویر بسامد ضربان 2 هرتز است یعنی در ثانیه دو بار صدا زیاد و ٢ بار صدا بم می شود.
اما چرا پدیده ضربان روی می دهد؟
شكل زیر تحلیل این موضوع را راحت تر می كند. در این دو نمودار فشار هوای حاصله از عبور صوت 10 هرتز و 12 هرتز نشان داده شده اند.

مقادیر بسامد برای راحتی كم انتخاب شده اند. در واقع این صداها قابل شنیدن نیستند. اما امواج صوتی نیز دقیقاً به همین شكل عمل می كنند. این دو نمودار وضعّیت تغییرات فشار هوا در مدّت یك ثانیه را نشان می دهد.
در تصویر زیر مجموع جبری این دو نمودار آمده است.

دقت كنید اگر چه دامنه موج در هر دو نمودار آبی یكی است، ولی دامنه موج تركیبی آن ها (قرمز) ثابت نیست. دامنه موج از مقدار حداكثر به صفر و از صفر به حداكثر مقدار تغییر می كند.
وقتی چنین تغییرات دامنهای به گوش می رسد (و این امر در محدوده بسامد شنوایی صورت میگیرد) باعث شنیده شدن صدایی با شدّت در حال تغییر می گردد. همان طور كه ملاحظه می كنید نمودار قرمز دو بار در ثانیه دارای حداكثر شدّت (بلند) و دو بار دارای حداقل شدّت (آهسته) است. براین اساس صدایی با بسامد ضربان 2 هرتز شنیده می شود. در این جا 2 هرتز معادل تفاضل بسامد های اصوات اوّلیه 10 هرتز و 12 هرتز است.
تحریم شیرین ترین محدودیت/بخش سوم
تحریم شیرین ترین محدودیت/بخش سوم
اروپا، چشم بادامی ها و تحریم ایران
به نظر می رسد که ژاپن، کره جنوبی و چین، مثل برخی کشورهای اروپایی تمایلی برای پیوستن به آمریکا برای تحریم ایران ندارند. زاپن رسما پیوستن به این تحریم ها را تکذیب کرده است...
به اعتقاد مقامات ژاپنی وقتی که تحریم ها مسیر خود را طی نمی نمایند تأثیر منفی بر روی کشورهای ثالث که از ایران نفت وارد می کنند می گذارد.

مقامات ژاپن می گویند که آنها باید بدقت قطعنامه تحریمی ایالت متحده آمریکا بر علیه ایران را مطالعه نمایند که اخیراً توسط کنگره آمریکا بتصویب رسیده است.
قطعنامه های تحریمی آمریکا که شامل آخرین لایحه دفاعی دولت آمریکا می باشد محدودیت زیادی بر روی معاملات دلاری با موسسات جمهوری اسلامی ایران ایجاد می کند، این در حالیست که تحریم های جدید 6 ماه پس از اینکه رئیس جمهور آمریکا مصوبه قطعنامه تحریمی را امضاء کند به مرحله اجرا در می آید.
برای دیدن ادامه متن به ادامه بروید...
تحریم شیرین ترین محدودیت/بخش دوم
تحریم شیرین ترین محدودیت/بخش دوم
نگاهی اجمالی به تاریخچه تحریم ایران

سه دهه از پیروزی انقلاب اسلامی ایران گذشته است و وارد چهارمین دهه از آن شدهایم. در مسیر تداوم این انقلاب طی سالهایی که گذشته است همواره فراز و نشیبهای فراوانی وجود داشته است. طی این مدت، تحریم کشورمان یکی از حربههای مخالفان با نظام اسلامی بوده است، حربهای که بسیاری بر این باورند که نه تنها تاثیری نداشته است بلکه باعث اتکا به خویش در داخل کشور شده است و ما با اتکا به توان داخلی خود توانستیم در عرصههای مختلف با موفقیت گام برداریم.
برای دیدن ادامه متن به ادامه بروید...
تحریم شیرین ترین محدودیت/بخش اول
تحریم شیرین ترین محدودیت/بخش اول
تحریم ها علیه ایران می تواند "فرصت" باشد؟
طی سالهای اخیر تحریم همواره واژهای آشنا و تکراری برای تهدید کشورمان محسوب شده است. در گفت و گوی زیر موضوع تحریم را در چارچوب ویژه نامه ای در این باره بررسی کرده ایم.

طی سالهای اخیر تحریم همواره واژهای آشنا و تکراری برای تهدید کشورمان محسوب شده است و دشمنان این مرز و بوم همواره برای تحت فشار قرار دادن کشور برای سر تسلیم فرود آوردن در مقابل استکبار، از این حربه استفاده میکنند اما تجربه ثابت کرده که این تهدیدها همواره به فرصت تبدیل شدهاند و سبب رسیدن ایران به خودکفایی در زمینههای مختلف شده است.
در این زمینه پای سخنان دکتر محمد کرمیراد ـ نماینده مردم کرمانشاه در مجلس شورای اسلامی ـ نشستهایم.
او درباره تاثیر تحریمها بر کشور معتقد است که برخلاف افکار قدرتھای غربی، تحریمھا باعث تقویت و پیشرفت ایران شدہ است. کرمیراد همچنین بر این باور است که تحریمها و تهدیدهایی که ضد ایران اسلامی میشود یک فرصت است. در واقع هر تهدیدی یک تدبیری هم میخواهد و باید در این زمینه با تدبیر گام برداشت.
*باتوجه به ایجاد تحریمهای جدید و با لحاظ کردن تحریم هایی که از گذشته علیه ایران وضع شده است، رویکرد کشورمان در قبال این سیاست چه باید باشد؟
ـ رویکردها و تلاش و طراحیهای قدرتھای غربی به ویژہ ایالات متحدہ آمریکا برای تشدید تحریمھا با شکست کامل مواجه شدہ است و این فشارها غیرقابل توجیه است. کشور ایران از 30 سال پیش تاکنون با تحریمھا و ممنوعیت قدرتھای غربی به سرپرستی آمریکا مواجه بودہ است با این وجود، ایران مقابل تحریمھا و عبور از آنها نقش مثبتی طراحی و ایفا کردہ و اکنون در تمامی زمینهها به خودکفایی و استقلال لازم رسیدہ است.
برای دیدن ادامه متن به ادامه بروید...
صرفا جهت اطلاع66
صرفاً این هفته پر از سوژه های شهرستانی است/خوشحالی بدون سرانجام برای ساخت پالایشگاه !! اول جشن میگیریم بعد شاید مجوز بدهند!!/ چرا با این زبان و ادبیات!!/ دعوت نامه رسمی و محترمانه صرفاً جهت اطلاع به مدیران محترم !!/ مصاحبه کاملاً شفاف/ سریالهای لبریز از امید و نشاط و روحیه!!/ کجایید یاران عهد عتیق/ تابلوهای ورود ممنوع زنده!/ ...
نگاهی گذارا به تاریخ بنی اسرائیل
نگاهی گذرا به تاریخ بنی اسرائیل 
در این مقاله که اولین مقاله از سری مباحث "یهودی شناسی" است و موسسه فرهنگی و اطلاع رسانی "تبیان" به درخواست بسیاری از کاربران آن را آغاز کرده است، به بررسی "تاریخ بنی اسرائیل" میپردازیم تا خوانندگان را هرچه بیشتر با یهود و مقوله یهودیت آشنا کنیم، وجه مشخصه این مجموعه مقالات در این خواهد بود که بیش از منابع اسلامی به منابع یهودی و از جمله کتاب "تورات" استناد جسته شده تا بر اساس منابع یهودی ادعاهای آنها رد شود، امید است مفید واقع شود.
با وجود اختلاف نظرهایی که درباره تاریخ یهود و صحت و درستی آن در تورات وجود دارد، با این حال میتوان "عهد قدیم" را منبع اصلی تاریخ بنی اسرائیل بویژه در مراحل اولیه تدوین آن برشمرد. جون یهود به تورات به عنوان یک "سند تاریخی که شهادت میدهد یهود از زمانهای قدیم ملتی برای خود بودهاند نگاه میکند.
تاریخ یهود در تورات به گفته "مارتین بوبر" بزرگترین مورخ آیین یهود در 17 سفر بیان و گفته شده که ریشه بنی اسرائیل به ظهور اولین گروه از "عبریها" بازمیگردد.
عبریها چه کسانی بودند
عبریها در جنوب "رافدین" (عراق کنونی) سکونت داشتند که حضرت "ابراهیم" (ع) با خانواده و بستگانش نیز در آنجا اقامت داشت. حضرت ابراهیم در قرن 20 پیش از میلاد با گذر از فرات سرزمین رافدین را ترک کرد تا با عمل به اوامر پروردگار وارد سرزمین کنعان یا همان فلسطین کنونی شود و به گفته تورات در این سرزمین رحل اقامت افکند و چون زندگی میان مردم و ملتش را ایمن یافت در جوار آنها باقی ماند، سپس راهی "بیت ایل" شد که مردمی مهمان نواز داشت، اما اقامتش در آنجا به دلیل قحطی چندان طول نکشید و همراه همسرش "سارا" و پسر برادرش "لوط" به مصر مهاجرت کرد.
در مصر ابراهیم دارای گاو و گوسفند و ستور بسیار شد، اما چون فرعون مصر وی را از این کشور بیرون کرد، دوباره به فلسطین روی آورد و همراه همسرش سارا و کنیز قبطیاش "هاجر" در "حبرون" رحل اقامت افکند، اما پسر برادرش لوط در "سدوم" (مصر) ماند.
ابراهیم در سرزمین حبرون خویشاوندان زیادی نداشت تا این که خداوند پسر اولش "اسماعیل" را در 87 سالگی و از هاجر و پسر دومش "اسحاق" را در 100 سالگی از همسرش سارا به او بخشید.
اسرائیل خارج از سرزمین کنعان رشد نمود، اما اسحاق در سرزمین کنعان ماند و در کنار خانواده و بستگانش مسئولیت چرای گوسفندان را برعهده گرفت، بیآن که در جایی مستقر باشند. فرزندان اسحاق یعنی "عیسو" و "یعقوب" در این سرزمین به دنیا آمدند، پس تا کنون یعنی تا پیش از ولادت یعقوب اثری از وجود بنی اسرائیل در سرزمین فلسطین نیست.
تاریخ یهود در تورات به گفته "مارتین بوبر" بزرگترین مورخ آیین یهود در 17 سفر بیان و گفته شده که ریشه بنی اسرائیل به ظهور اولین گروه از "عبریها" بازمیگردد
دوران دوم تاریخ "بنی اسرائیل"
دوران دوم تاریخ بنی اسرائیل بنا به ادعای تورات به مهاجرت پسر اسحاق و تمام خانوادهاش به مصر آغاز میشود. "یوسف" یکی از پسران یعقوب توسط برادرانش به تاجران بنی اسماعیل فروخته می شود و پس از برده شدن به قصر تا تصدی منصب وزارت فرعون در قرن 17 پیش از میلاد پیشرفت میکند و این گونه بود که بنی یعقوب در سر سبزترین نقطه دلتای نیل اقامت نمودند.
وقتی آل یعقوب از کنعان (فلسطین) وارد سرزمین مصر شدند 70 تن بودند و این رقم در تورات نیز ذکر و عنوان شده، چون گرسنگی و قحطی در سرزمین کنعان فزونی یافت، "اسرائیل" (یعقوب) و تمام افراد خانوادهاش به مصر مهاجرت کردند و با این مهاجرت دیگر اثری از یعقوب و فرزندان و خویشانش در سرزمین کنعان باقی نماند و ارتباط آنها با این سرزمین قطع شد و اینجاست که خداوند یهود (یهوه) یعقوب را این گونه مورد خطاب قرار میدهد: "از فرود آمدن در مصر هراس نداشته باش، چون من تو را در آنجا امتی بزرگ خواهم ساخت".
تا آن زمان یعنی مهاجرت به مصر بنی اسرائیل با استقرار و سکونت در یک مکان آشنا نبودند و نظام خاصی نداشتند و حرفه دام چرانی را در مصر نیز ادامه دادند تا این که تعدادشان فزونی یافت و در حکومت مصر نفوذ کردند و چون فرعون از نفوذ آنها به هراس افتاد، پس آنها را به بندگی گرفت و بدترین عذاب ها را به آنها داد؛ پسرانشان را کشت و زنانشان را به کنیزی گرفت.

فرعون بنی اسرائیل را خوار ساخت با آنها به دشمنی برخاست و انواع عذابها و شکنجه ها را به ایشان داد، به حدی که بیش از توانشان بود، به قابله ها دستور داد، هر نوزاد پسری که به دنیا می آید را بکشند و تمام نوزادانی که به دنیا می آمدند، به رود انداخته می شدند تا رشد نکنند و قوی نگردند و به گفته تورات این گونه بود که یهود کینه افراد بشر (غیر از نژاد خود) را به دل گرفتند.
بنابراین تصمیم به بازگشت به سرزمین کنعان گرفتند و بر این اساس بازگشت به سرزمین کنعان به خاطر نجات از ظلم و ستم فرعون بود نه علاقه به کنعان و به همین دلیل است که گفته می شود، بنی اسرائیل هیچ علقه مذهبی یا ریشه تاریخی در کنعان نداشته و ندارند.
بر اساس روایات تورات با این که بنی اسرائیل 430 سال در سرزمین مصر اقامت کرد، اما آنها این اقامت را موقت بشمار می آورند تا به سرزمینی بازگردند که خداوند (یهوه) آن را به ایشان وعده داده بود و وعده ای که بیهوده و دروغین می نمود را حق تاریخی خود تلقی کردند.
در این مدت طولانی اقامت در مصر آل یعقوب نه تنها در جامعه مصر حل و جذب نشد، بلکه به دلیل ساختار منزوی گرایانه و گوشه گیرشان به غیر از گروه خود با هیچ گروه دیگری درنیآمیختند.
دوره سوم تاریخ بنی اسرائیل
دوره سوم تاریخ بنی اسرائیل با خروج آنها از مصر در قرن 13 پیش از میلاد آغاز میشود. این تصمیم به رهبری حضرت "موسی" (ع) و جانشینش "یوشع بن نون" گرفته شد و قوم بنی اسرائیل در سال 1220 پیش از میلاد از سرزمین مصر خارج شدند و درحالی که بسیاری از منابع تاریخی به این نکته اذعان دارند که بنی اسرائیل از ترس جان خود از مصر فرار کردند و تحت تعقیب سربازان فرعون قرار داشتند، اما برخی از منابع یهودی عنوان میکنند که این اقدام با موافقت فرعون صورت گرفت و حضرت موسی از فرعون خواست که بنی اسرائیل را بعد از آن همه غربت و بندگی همراه خود به کنعان ببرد و از این زمان بود که ایده "ملت برگزیده خداوند" نزد بنی اسرائیل شکل گرفت و آنها تصور کردند، خداوند اینگونه بنی اسرائیل را نجات و آنها را مخصوص عنایت و توجهش قرار داد و این ملت را برای خود انتخاب نمود.
به هر روی یهود اواخر قرن سیزدهم پیش از میلاد وارد سرزمین فلسطین شدند، اما در تمام طول مدت اقامتشان در این سرزمین حتی یک اثر تاریخی از خود بر جای نگذاشتند تا بیانگر ارتباط تاریخی آنها با این سرزمین باشد
این منابع بر این باورند که خداوند این گونه بنی اسرائیل را نجات داد و آنها را مخصوص عنایت و توجه خویش کرد، درحالی که باید گفت، این برداشتی صرفا مادی است، آنها به این نکته توجه نمی کنند، آنچه از این خروج مد نظر بوده تفسیر باطنی است که بیشک منظور خروج از ظلمات و بندگی به نور و آزادی است. این مفسران در ادامه گفتههای تورات را این گونه تفسیر میکنند که "سرزمین موعود تکه ای جغرافیایی است که خداوند آن را مشخص نمود و این سرزمین را در مسیر حرکت بنی اسرائیل قرار داد تا در آن فرود آیند و آن را سرزمین خود کنند، اما توجه نکرده اند، منظور از سرزمین موعود جنبه های معنی این سفر است و بندگان مخلص خدا در هر سرزمینی می توانند، زندگی کنند و به پرستش خدای یکتا بپردازند و در اینجا سرزمین کنعان مد نظر نیست.
تمام باور بنی اسرائیل بر این قرار گرفته بود که سرزمین کنعان سرزمینی غیر مسکونی و بدون ملت است و داخل شدن و اقامت در آن به راحتی صورت میگیرد تا این که سربازان موسی آنها را با واقعیت های دیگری غافلگیر کردند.
موسی وقتی وارد سرزمین کنعان شد، تعدادی از سربازان خود را برای اطلاع از اوضاع و احوال این سرزمین راهی کرد، تورات در این باره میگوید: "سربازان موسی نزد وی بازگشتند و گفتند به راستی در این سرزمین شیر و عسل می جوشد، ملتی که در کنعان زندگی می کند، ملتی بزرگوار و شهرهایش مستحکم و بزرگ است".

بنابراین سربازان موسی سرزمین کنعان را سرزمینی آباد با تمدنی درخشان و ملتی بزرگوار یافتند، بنی اسرائیل چون این سخنان را شنید، ترسید، بنابراین از جنگیدن با کنعانیان برای استیلا بر سرزمیناشان سر باز زد و به موسی و هارون گفت: " ای کاش در سرزمین مصر می مردیم" و بر موسی و هارون شورید و از پرستش خداوند روی گردان شده به پرستش گوساله و بت ها روی آورد. خداوند یهوه خشمگین شد و آنها را از ورود به سرزمینی که به آنها وعده داده بود، محروم کرد تا از گناه و آلودگی پاک گردند.
اما نژاد پرستان یهودی از این تنبیه و سرگردانی به عنوان پالایش نژادی یاد میکنند و میگویند: "سرگردانی بنی اسرائیل در صحرا و بیابان به خاطر انحرافات اخلاقی و فساد و بازگشت از دیناشان نبود، بلکه خداوند به این طریق میخواست ضعیفان ایشان را از قدرتمندانشان جدا کند تا به جز قدرتمندان بنی اسرائیل کسی وارد سرزمین کنعان نشود".
ریشه و نژاد "سامی" بنی اسرائیل
محققان و پژوهشگران در مورد اصل و ریشه سامی یهود به دلیل تناقضاتی که در تورات وجود دارد، با یکدیگر اختلاف نظر دارند، برخی آنها را سامیانی کوچ نشین میدانند از جمله "جورج بارتن" که یهود را از سلاله قبایل کوچ نشین سامی صحراهای جزیره العرب می داند، اما مورخانی هم مانند "آدلف لودس" معتقد است که ریشه یهود به آرامی ها باز می گردد و در این باره به سخنان یعقوب پیامبر استناد می جوید که در تورات ذکر شده و آن حضرت در مورد خود و پدرش می گوید: "و پدرم آرامی سرگردان بود" و در مورد زبان عبری که زبان یهود است، اعتقاد دارد یهود این زبان را از مردم فلسطین فراگرفتند.
تمام باور بنی اسرائیل بر این قرار گرفته بود که سرزمین کنعان سرزمینی غیر مسکونی و بدون ملت است و داخل شدن و اقامت در آن به راحتی صورت میگیرد تا این که سربازان موسی آنها را با واقعیت های دیگری غافلگیر کردند
اما واقعا آنچه در اصل و ریشه یهود باعث بروز شک و تردیدهایی می شود، مواردی است که خود تورات نیز به آنها اشاره میکند و مثلا در بخشی از این کتاب خدای یهوه "حزقیال" یکی از پیامبرانش را اینگونه مورد خطاب قرا میدهد: "ای فرزند ادم اورشلیم را از تمام پلیدیها پاک کن و بگو پروردگارت این چنین گفت که اورشلیم محل تولد و خروجت از سرزمین کنعان است و پدرت اموری و مادرت حثیه ای بود"( که این دو قبیله از قبایل فلسطین نبودند) و مواردی از این قبیل در تورات بسیارند.
به هر روی یهود اواخر قرن سیزدهم پیش از میلاد وارد سرزمین فلسطین شدند، اما در تمام طول مدت اقامتشان در این سرزمین حتی یک اثر تاریخی از خود بر جای نگذاشتند تا بیانگر ارتباط تاریخی آنها با این سرزمین باشد.
رد ادعای انتساب به سلاله حضرت ابراهیم (ع)
انتساب یهود به سلاله حضرت ابراهیم (ع) نیز ادعایی بی پایه و اساس است و در رد آن فقط کافی است، گفته شود که در زمان حضرت ابراهیم آنها موجودیت نداشتند، چون کتاب و رسالتشان سالهای سال پس از آن حضرت نازل شد و تورات 1300 سال پس از حضرت ابراهیم نگاشته شد، همانگونه که خداوند نیز میفرماید: "و ابراهیم یهودی و کلیمی نیست، بلکه یکتا پرست و مسلمان است و از مشرکان نیست" (ال عمران 67).
و همانطور که گفتیم آن حضرت فلسطینی نبود، بلکه چون مهمانی نزد فلسطینی ها فرود آمد و خود تورات نیز به این نکته اذعان میکند و میگوید: "ابراهیم از وطن خود مهاجرت کرد و در سرزمین فلسطینیها روزهای بسیاری سکنی گزید".
بنابراین در اینجا این سوال مطرح میشود که آن حق تاریخی که فرزندان صهیون در فلسطین به دنبال آن هستند، کجاست؟
منبع: حقایق و اباطیل فی التاریخ بنی اسرائیل/ فوزی محمد حمید
راز ماندگاری قیام حسینی
راز ماندگاری قیام حسینی

چه راز و سرّی در این قضیه وجود دارد که انسانها را همانند آهن ریایی ناخودآگاه بسوی خود می کشد تا دوباره برای مصیبت های حضرت و یارانش و خاندانش به عزا و ماتم بنشیند و به سر و سینه بزنند.
عن جعفر بن محمد علیهما السلام قال: نظرَ النبی الی الحسین بن علی و هو مُقبِل فاجلسه فی حجره و قال: إنّ لقتل الحسین حرارةً فی قلوب المؤمنین لا تبرد أبدا. (1)
برای دیدن بقیه به ادامه بروید...
همراه با کاروان حماسه ساز کربلا/نمایش
همراه با کاروان حماسه ساز کربلا

به مناسبت فرا رسیدن اربعین سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین(علیه السلام) و یاران باوفایشان، دانش آموزان مدرسه راهنمایی صاحب کوثر منطقه یک، اقدام به برگزاری سوگواره ای با موضوع وقایع و حوادث پس از عاشورای سال 61 هـ نموده اند.
این نمایش که به کارگردانی حسین سپهری برگزار می شود به روایت گری مصائب کاروان اسرا و خاندان حضرت سیدالشهداء(علیه السلام) می پردازد.
شرکت عموم علاقمندان برای حضور در این سوگواره آزاد می باشد.
سوگواره اربعین حسینی در روزهای جمعه و شنبه 23 و 24 دی ماه و از ساعت 30/18 الی 20 در مجتمع فرهنگی شقایق واقع در خیابان ولی عصر (علیه السلام) پایین تر از چهارراه پارک وی روبروی رستوران سوپراستار به اجرا درمی آید.
در اربعین چه گذشت؟
در اربعین چه گذشت؟

مشهورترین واقعه ای که به مناسبت چهلمین روز شهادت شهدای کربلا بازگو می شود جریان رسیدن کاروان اهل بیت علیهم السلام به کربلا و هم زمانی این ماجرا با حضور جابر بن عبدالله انصاری در کربلا و زیارت قبر شریف امام حسین علیه السلام توسط او.
هر چند برخی از صاحب نظران این وقایع را بعید دانسته و منکر آن شده اند اما تحقیقات انجام شده نشان می دهد که این بعید دانستن ها و انکار ها صحیح نیست و دلیل قابل قبولی برای رد این دو واقعه وجود ندارد.(1)
آنچه در ادامه می آید گزارش هایی از این دو واقعه در منابع موجود است:
مصباح الزائر به نقل از عطا می نویسد: روز بیستم صفر با جابر بن عبد اللّه بودم هنگامى كه به غاضریّه رسیدیم در جوى آن جا غسل كرد و پیراهن پاكیزه اى را كه همراه داشت پوشید. سپس به من گفت: اى عطا ! آیا عطرى به همراه دارى؟
برای دیدن بقیه به ادامه مطلب بروید...
ترکیب بندی برای دلم . . .
دل تنگ گشته ایم . . .
گریم گرفته باز در غم و داغ عزایتان
سینه زنت شدم به عطای خدایتان
با اذن او سیاه شده خیمه هایتان
قلب تمام سینه زنات سیاه پوش
پر می زند دوباره به صحن و سرایتان
هر شب به سینه می زنم و ناله می کنم
تنها دعا همین ، که جانم فدایتان
آقا نظر نما که بیایم زیارتت
رخصت بده تا برسم کربلایتان
دل تنگ تو شدیم عنایت نما به ما
قربان مهربانی و لطف و عطایتان
شعر از محمد باقر فغفوری
آقا تو آمدی . . .
با یک نگاه عازم کرب و بلا کنی
هرکس شنیده است ولی من که دیده ام
با یک اشاره ات چه گره ها که واکنی
آقا نگاه کن دل من غرق ماتم است
آیا شود که قلب مرا هم سوا کنی
عمری بود لب به دعای فرج بود
امشب شود که بر فرجت خود دعا کنی
من دوست دارمت به خداوندی خدا
آیا شود شبی نگهی بر گدا کنی؟
قلبم شده ز داغ محرم سیاه پوش
آقا بیا که خیمه ماتم به پا کنی
شعر از محمد باقر فغفوری
فرهنگی / شعر
هوالجميل
گر حمله كند عدو، دهد جانش را
بيند به شروع حمله ، پايانش را
چون مالك اشتر همه در هم كوبيم
هم دشمن و هم سگ نگهبانش را
هرچند كه با رسانه و لشكر و پول
هستي تو هميشه به جنايت مشغول
اما به همه جهانيان ثابت شد
ما هيمنهي تو را شكستيم اي غول
ايران نه عراق است نه افغانستان
تا دشمن دين دهد در آنجا جولان
هرجا كه عدو پياده سازد لشكر
آنجا بشود براي او گورستان
باقی را در ادامه مطلب بخوانید.
خبری / گروه خادمین شهدا
بسم رب الشهداء و الصدیقین
ترورناجوانمردانه دانشمندان ایرانی را محکوم می نمائیم
جامه زیبای شهادت بر قامت رعنای سجاده نشین مسلخ عشق
فاتح قلل رفیع علمی و کرامت وبزرگواری
مهندس مصطفی احمدی روشن
مبارک باد
شهادت این استاد دانشگاه صنعتی شریف را به رهبر عزیز انقلاب عموم مردم خاصه جامعه علمی کشور و دانشجویان عزیز تبریک و تسلیت
عرض می نمائیم
یادش را گرامی و راهش را ادامه می دهیم
آمریکا اسرائیل نگتان باد
اسیرانی که فاتحانه برگشتند
اسیرانی که فاتحانه برگشتند

پس از واقعه کربلا و شهادت مردان پاک الهی و بعد، گرفتار آمدن کاروان اهل بیت علیهم السلام در بند یزیدیان، نوبت به آن رسید تا همراهان آن حضرت و شاهدان جنایتی که آل امیه در عاشورا مرتکب شدند؛ نقش افشاگری و پیام رسانی خود را منزل به منزل و به بهترین وجه ایفا کنند تا آن هدفی که امام حسین علیه السلام در پی آن بود محقق شود.
و همین هم شد رنج و محنت؛ داغ و سوز جگری که امام سجاد و زینب کبری سلام الله علیهما در آن روز و حتی قبل و بعد از آن تحمل کردند هرگز مانع نشد تا آنها در عمل به وظیفه افشاگری و شفاف سازی خود لحظه ای اهمال کنند.
آن رشادت ها و این استقامت ها سبب شد که نهضت حسین به سرعت ثمر دهد و یزیدی که با شنیدن خبر شهادت امام علیه السلام و یارانش مستانه مسرور شد به سرعت از این کار خود اظهار ندامت کند و بر عامل مستقیم جنایت یعنی عبیدالله بن زیاد لعن و نفرین نثار کند.
اینکه می بینیم برخورد یزید با اهل بیت علیهم السلام به یک باره دگرگون می شود و رسما از کار عبیدالله بن زیاد برائت می جوید و بعد از چندی کاروان حسینی را با عزت و احترام روانه مدینه می کند؛ همه گویای این حقیقت است که نهضت سرخ حسینی و افشاگری های امام سجاد و زینب کبری و سایر اعضای کاروان علیهم سلام الله به سرعت ثمر داد و حق بر باطل پیروز شد.
برای دیدن بقیه به ادامه مطلب بروید...
چشمک شهیدناطر کاظمی
یک شب وقتی ناصر مهمانم بود ، صحبت از شهادتش به میان آمد. با هم راحت بودیم و این حرف ها اذیتم نمی کرد. به او گفتم : « باید قول بدهی که اگر شهید شدی ، در سرازیری قبر بهم چشمک بزنی. » گفت: « قول میدم ، قول مردونه.»
شهید که شد ، وقتی داشتند توی قبر می گذاشتنش ، به زحمت خودم را به بالای سرش رساندم و گفتم: « ناصر! مادر جان! قولت که یادت نرفته عزیز مادر ! » خدا می داند که همان لحظه چشمانش یک بار باز و بسته شد.همه شاهد این ماجرا بودند و صدای صلوات و تکبیر ، قطعه ی ۲۴ را پر کرد.
اینجا شلمچه،کربلای ایران + داستان
اینجا شلمچه ،کربلای ایران
گزارشی کوتاه از عملیات کربلای 5
تلفن دفتر صدام به صدا درآمد. خبر حمله به شلمچه را دادند. رئیس جمهور دائم زیر لب میگفت: الله اکبر از دست افراد خمینی ... الله اکبر...» مدام پلکهایش به هم میخورد. به او عرض کردم: «اتفاقی مهم پیش آمده است؟» رئیس جمهور که در اتاق قدم میزد، گفت: «امشب بصره به دست نیروهای ایران خواهد افتاد».
همان شب جلسهای تشکیل شد که تا صبح ادامه داشت...

موقعیت برتر سیاسی، نظامی ایران که در فتح فاو حاصل شد، به رغم تلاشهای دشمن در چارچوب استراتژی دفاع متحرک، حملات هوایی به مراکز صنعتی، حمله به منابع نفتی و نفتکشهای ایران و دیگر اقدامات تبلیغاتی و روانی، همچنان به سود جمهوری اسلامی حفظ شد.
حفظ برتری سیاسی -نظامی جنگ به سود جمهوری اسلامی و مقابله با ایجاد هرگونه رکود در جبهههای نبرد از مهمترین عواملی بود که ضرورت انجام عملیات با شرط کسب پیروزی را ایجاب میکرد.
عملیات کربلای 4 به این منظور طرحریزی و اجرا شد. اما عوامل تاکتیکی و استراتژیکی مختلفی چون ماجرای مک فارلین و تجربه دشمن از عملیات فاو باعث ناکامی کربلای 4 شد، زیرا منابع اطلاعاتی و جاسوسی امریکا دقیقترین و جزییترین خبرها را درباره این عملیات در اختیار عراقیها قرار دادند. دشمن پس از آن که در این عملیات با شکست مواجه شد، در صدد برآمد تا ابتکار عمل را به دست گیرد و از فرصت به دست آمده بهرهبرداری کند. شواهد نیز نشان میداد که چنانچه در شرایط موجود، تغییری ایجاد نمیگشت؛ دشمن، برتری را از آن خود میساخت. زیرا عراقیها تبلیغات گستردهای را تحت عنوان شکست عملیات سرنوشتساز ایران آغاز کرده بودند. آنها با تشدید حملات هوایی و ادامه جنگ شهرها و تلاش برای بازپسگیری فاو، سعی کردند موازنه قوا را به طور کامل به نفع خود تغییر دهند. در چنین موقعیتی چیزی که اوضاع را هنگام انتخاب منطقه عملیات پیچیده و دشوار میکرد، این مسأله بود که در چنین شرایطی، تنها انجام یک عملیات، نمیتوانست راهگشا باشد بلکه در عین حال عملیات باید از شرط تضمین پیروزی و همچنین شرایط و ویژگیهای لازم در جهت حفظ اوضاع به سود جمهوری اسلامی نیز برخوردار باشد. این چنین بود که عملیات کربلای 5 در تاریخ 19 دی 65 در منطقه عملیاتی شلمچه و شرق بصره با رمز مقدس «یا زهرا(س)» آغاز شد و تا 2 ماه و نیم ادامه داشت.
برای دیدن بقیه مطلب به ادامه بروید...
شلمچه قطعه ای از بهشت/شناسنامه عملیات کربلای 5
«شلمچه قطعه ای از بهشت»
شناسنامه عملیات کربلای 5

• نام عملیات: کربلای 5 و عملیات تکمیلی
• زمان اجرا: 19/10/1365
• مدّت اجرا: 70 روز
• رمز عملیات: یا زهرا سلام الله علیها
• محورهای عملیات: منطقه عمومی شرق بصره- سراسر محور جنوبی جنگ
• اهداف عملیات: انهدام ماشین جنگی دشمن وگشودن راه برای سرنوشت جنگ طولانی و پاسخ به انتظارات مردم و تهدید شهر بصره به عنوان گلوگاه عراق.
• تلفات دشمن: - انسانی(کشته، زخمی، اسیر): 42700نفر –
تسلیحاتی: * منهدم شده: بیش از 80 فروند هواپیما، 700 دستگاه تانک و نفربر، 250 قبضه توپ صحرائی و ضد هوایی، 1500دستگاه خودرو و انهدام 81 تیپ و گردان مستقل و آسیب 4 3 تیپ و گردان. * غنائم: 220 دستگاه تانک و نفربر، 500 دستگاه خودرو، 85 قبضه انواع توپ و هزاران قبضه سلاحهای سبک و سنگین.• فرماندهان نبرد: در این عملیات بزرگ و طولانی که با سنگین ترین و بیشترین پاتک های دشمن توأم بود چندین تن از فرماندهان برجسته ایرانی از جلمه «حسین خرازی» فرمانده لشکر14 امام حسین علیه السلام اصفهان، «یدالله کلهر» قائم مقام لشکر27محمدرسول الله صلی الله علیه و آله تهران «حجت الاسلام و المسلمین عبدالله میثمی» مسئول حوزه نمایندگی حضرت امام(ره) در قرارگاه خاتم الانبیاء، «اسماعیل دقایقی» فرمانده سپاه بدر، «شاه مراد» فرمانده تیپ قمر از چهارمحال و بختیاری و «زنگی آبادی» مسؤول آموزش لشکر41 ثارالله علیه السلام به شهادت رسیدند.
برای دیدن بقیه به ادامه مطلب بروید...
حکایاتی جالب از استشهادات قرآنی
حکایاتی جالب از استشهادات قرآنی
مقدس اردبیلی، رضوانالله علیه، شبی پیامبر، (صلی الله علیه و آله)، را در خواب دید، در حالی که حضرت موسی،(علیه السلام)، در خدمت آن بزرگوار نشسته بود. حضرت موسی علیه السلام از حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله سؤال کرد: این مرد (مقدس اردبیلی) کیست؟ پیامبر فرمود: از خودش سؤال کن....

شخصی پرسید: این افراد کیستند؟ جناب سلمان فارسی، در حضور حضرت رسول نشسته بود، پیامبر اکرم دست خود را بر شانه سلمان گذاشته و فرمود: اگر ایمان در ستاره ثریا باشد، مردانی از طایفه همین سلمان، به آن نایل میشوند»[2].
یعنی اگر ایمان در دورترین و سختترین نقاط عالم باشد، عدهای از ایرانیان به آن نایل خواهند شد.
بقیه در ادامه مطلب...
خبری / خادمین شهدا
حاجی بخشی هم آسمانی شد+تصاویر و فیلم مصاحبه شهید آوینی | ||
| ||
|
ویژه شهادت حضرت رقیه(س)
![]() عمه، بابایم کجاست؟اسارت دشوار و یتیمی دردی عمیق است. یک سه ساله، چگونه می تواند تمام رنجِ تشنگی و زخم تازیانه اسارت و از آن بدتر، درد یتیمی را به جان بخرد، آن هم قلب کوچکِ سه ساله ای که تپیدن را از ضربانِ قلب پدر آموخته و شبی را بی نوازش او به صبح نرسانده است. امّا... امّا او رقیه حسین است و بزرگی را هم از او به ارث برده است. رقیه پس از عاشورا، پدر را از عمه سراغ می گیرد و لحظه ای آرام ندارد، با نگاه های کنجکاوش از هر سو ـ تمام عشقش ـ پدرش را می جوید و سکوتِ عمه، سؤال او را بی جواب می گذارد و او باز هم می پرسد: «عمه، بابایم کجاست؟ باقی را در ادامه مطلب یخوانید. |
یارقیه بنت الحسین(ع)
چشای بی جون تو دیگه نداره رمق
دق می کنم بابا که آوردنت تو طبق
پر آبله شده ام بی حوصله شده ام
همه میگن که زحمت به قافله شده ام
ندیده چشم تو پشت منو دردش بابا جونم کشته منو
آستینمو رو دستم کشیدم نبینی انگشت منو
بابا سوخته دیگه پایین دامنم
بابا من ز درد دارم خاک و می کنم
بابا تا مثه تو شم لطمه میزنم؛ بابا !
تا که دووم بیارم لب رو گلوت میذارم
گرسنه هستم اما شکایتی ندارم
کسی تو مردم شام کفن نداره برام
مسلمونا منو میکشن تو ماه حرام
دستام گرفته جای چشامو عصا گرفته جای پاهامو
از بس که ناله کردم باباجون تشخیص نمیدی صدامو
بابا کاش که نیزه دارت امون بده
بابا دندوناتو به من نشون بده
بابا باید این عزیز تو جون بده؛ بابا !
کنج خرابه بو گئجه باغ جنان دی عمه جان

کنج خرابه بو گئجه باغ جنان دی عمه جان
غنچه اي نشکفته و پژمرده ام رنج بی حد دیده وافسرده ام
روي دوشم بار محنت برده ام از حراميها كتكها خورده ام
سرو بودم قامتم خم گشته است قدرت بينائيم كم گشته است
كس نديده همچو من پروانه اي كس نديده شاه در ويرانه اي
شمع ناديده چو من پروانه اي طائر محروم زآب و دانه اي
رزقم از روز ازل غم گشته است قدرت بينائيم كم گشته است
نا چشيدم شهدي از دنيا به كام بال نگشوده فتادم من به دام
واي از روز ورود ما به شام سنگ مي آمد فرود ازروي بام
پيش چشمم تيره عالم گشته است قدرت بينائيم كم گشته است
يك طرف زنها ميان قافله آمدند با كفش هاي آبله
ناگهان برخاست بانگ هلهله يك قدم تا مرگ دارم فاصله
روي نيزه راس بابم گشته است قدرت بينائيم كم گشته است
خبری / فرهنگی
ا برگزاری جشنواره «کوثر پرفروغ»
۲۷ دی آخرین مهلت ارسال آثار ا
جشنواره کوثر پرفروغ با موضوع ابعاد وجودی شخصیت حضرت معصومه(س) در رشته های عکس، نقاشی، خوشنویسی، وبلاگ نویسی، شعر، مقاله نویسی و آثار ابتکاری به همت ستادعالی کانون های مساجد کشور برگزار می شود.
ختم قرآن / گروه خادمین شهدا
| |
|
خبری / گروه خادمین شهدا
الیس بالصبح الغریب ...
چهارمین دعای ندبه محرم
۲۷محرم ۱۴۳۳ قمری جمعه ۲ دی۱۳۹۰
ساعت ۷ونیم صبح
در محل دفتر بسیج مسجد حضرت زینب (س) برگزارمی گردد
گروه خادمین شهدا