پروتکل های یهود
در تاریخ 1897 میلادی پس از آنکه محل اجلاس نخستین کنگره یهود در شهر بال سوئیس طعمه حریق گشت اسنادی به دست پلیس تزاری افتادند که بعدها به پروتکل های 24 گانه یهود معروف گشتند.
این اسناد در حقیقت عهد نامه هایی بودند که راه آینده صهیونیستها را به منظور سلطه بر جهان ترسیم می نمودند.
بعد از انتشار پروتکل ها و توجه افکار عمومی به آنها صهیونیسم جهانی به تکاپو افتاد و با توجه به سیطره اش بر قسمت اعظم مطبوعات جهان به شکلی غیر طبیعی اقدام به تبلیغ و انتشار پروتکل های مذبور نمود ولی پس از مدتی که عهد نامه ها در اذهان مردم جای گرفته بودند مطبوعات وابسته به نظام سلطه شروع به تبلیغ جعلی بودن آنها نمودند به شکلی که "در نهایت فرد بی نظر و محقق و دارای روحیه انتقادی را به نفی هر گونه توطئه برسانند و این باور را رواج دهند که اعتقاد به توطئه نوعی بیماری روانی و توهم است". نگاهی به پروتکل های 24 گانه نشان میدهد که صهیونیسم جهانی برای رسیدن به هدف که همانا سیطره بر جهان می باشد راه کار هایی را در نظر گرفته و به آنها عمل می کند بنا به عهد نامه ها بزرگترین سلاح صهیونیستها تبلیغ آزادی و بزرگترین دشمنشان کشور های مستقل می باشند.
به این دلیل برای سرنگونی کشورهای مستقل اقدام به طراحی راهکار خاصی می نمایند.
متاسفانه چه قبل و چه بعد از دوم خرداد وقایعی به وقوع پیوسته که کاملا منطبق بر مفاد عهد نامه های مزبور می باشند. اقداماتی نظیر ایجاد روزنامه های زنجیره ای – قتل های زنجیرهای – کودتای 18 تیر78 و اغتشاشات سال88 کاملا در همین راستا می باشند.
حال به مطالعه قسمتهایی از پروتکلها و نیز اتفاقات چند سال گذشته می پردازیم.
همانگونه که در عهدنامه ها آمده صهیونیست ها در اولین قدم برای انجام اقدامات خویش در کشورهای مختلف اقدام به خرید افرادی ازدرون ملت و حاکمیت می نمایند.
"ما برای حفظ سیطره خود بر جهان می بایست اشخاصی را از میان ملت ها با دقت انتخاب کنیم که آمادگی کامل را برای خدمت داوطلبانه به ما داشته باشند تا از آنها به مثابه عقاب شکاری استفاده کنیم این اشخاص زیر نظر افراد دانشمند و نابغه کار خواهند کرد. این همان روندی است که برای ترویج نظرات داروین، مارکس و نیچه در میان غیر یهودیان به مرحله اجرا در آوردیم"(پروتکل شماره دو)
و با ایجاد مطبوعات وابسته و جیره خوار به عنوان بازوی تبلیغاتی اقدام به تبلیغ نارضایتی در بین مردم می نمایند.
"ما اثرات حاکمیت خویش بر مطبوعات را اینک در اواخر قرن نوزده ام به عینه مشاهده می کنیم. طبعا باید حاکمیت ما بر مطبوعات در قرن بیستم قوی تر نیز شود. مطبوعات نیازهای حیاتی و ضروری مردم را بیان می کنند و با آفریدن عوامل نارضایتی و خشم به آن دامن می زنند."(پروتکل شماره دو)
قوی ترین و موثر ترین سلاحی که به وسیله صهیونیست ها معرفی می گردد تبلیغ الفاظی مانند آزادی و …می باشند که موجب شورش توده ها و سوختن حکومتها می گردد بطوری که:
"در ناموس طبیعت حق با زور است عدالت، برابری، قانون، آزادی، حقوق بشر و لیبرالیزم الفاظی هستند که واقعیت خارجی ندارند اینها ایده هایی بیش نیستند "(پروتکل شماره یک)
صهیونیست ها با استفاده از این الفاظ اقدام به یارگیری می نمایند و بنا به زیبایی ظاهری الفاظ مذبور موفق به جذب توده های انقلاب گر به طرف خویش می گردند.
"از این مفاهیم باید به عنوان طعمه برای جذب نیروها و نابودی مخالفان استفاده کنیم ما باید با به کارگیری ابزارهای مختلف در چهار گوشه جهان تعداد بیشماری از توده های عوام را با استفاده از این مفاهیم زیر بیرق خویش در آوریم"( پروتکل شماره یک)
سردمداران سلطه دموکراسی و ... را میکروبهایی می دانند که باعث بیماری و فوت حکومتهای مستقل می شود.
"آزادی دموکراسی و لیبرالیزم میکروبهایی هستند که ما در حالی که خود پرچمدار آنها هستیم می توانیم از این ویروس ها برای اضمحلال ملتها و حکومتها استفاده کنیم"( پروتکل شماره یک)
آنها با تبلیغ این مفاهیم به وسیله عوامل خویش اقدام به انجام تغییرات فکری در بین مردم می نمایند ولی در عین حال مردم را کورهایی می دانند که فقط قدرت تخریب دارند نه تشخیص راه.
"هنر ما در استفاده دقیق و عاقلانه از ایده آزادی و لیبرالیسم است.دموکراسی ابزاری بیش نیست زیرا توده های مردم هیچ گاه قادر به تشخیص مصالح و منافع خود نیستند. اگر کوری عصا کش کوری دیگر شود جز اینکه اورا در چاه اندازد کار دیگری نخواهد کرد"( پروتکل شماره یک)
در این حین وابستگان به نظام سلطه با انجام اقداماتی از پیش طراحی شده شروع به گسست میان ملت و دولت می کنند.
"ما بین قدرت برتر دولت و قدرت کور ملت فاصله ایجاد کرده ایم و هر دو آنها اهمیت خود را از دست داده اند و مثل آدم کوری شده اند که عصایش را از او گرفته باشند"(پروتکل شماره سه)
و اما ارکان حکومت در اثر آفت جدال و منقشات سیاسی از وضعیت معیشتی مردم غافل می شود .
"و اکنون ملت را می بینی که در چنگال فقر گرفتار آمده و اسیر عبودیتی بدتر و پیچیده تر از بردگی سابق شده وکارگر زحمت کش به دور خویش می گردد و می بیند شکمش همچنان گرسنه است . در اینجا ما به ایفای نقش خود می پردازیم و با ادعای حقوق بشر و عشق به نجات طبقه کارگر وارد صحنه می شویم و از او می خواهیم تا به صفوف ارتش ما که زیر لوای سوسیالیزم- آنارشیسم – کمونیسم – لیبرالیزم – اومانیزم و سکولاریزم می جنگد بپیوندد. خواست ما اینست که فقر حاکم شود، به کمک فقر- حسادت – دشمنی و شعارهای پر طمطراق و اصلاح طلبانه می توانیم توده مردم را به هیجان در آوریم و دست های آنها را به سلاحی تبدیل کنیم که تمامی موانع راه ما را در هم بکوبند."(پروتکل شماره سه)
با مروری بر وقایع چند سال اخیر ( از به راه اندازی روزنامه های زنجیره ای گرفته تا مناقشات در مورد مسئله ای پوچ مثل خروج از حاکمیت) میتوان ردپای نظام سلطه و مرعوبین آن را به وضوح مشاهده نمود.
نمونه ای از مفاد این پروتکلها را در زیر آورده ام:
«حق» يعنى اعمال زور و فشار
در نظام سياسى ما حق اين چنين تعبير مىشود : هر آنچه را كه مىخواهم به من بده زيرا من از تو قوىترم .
منطق ما زور و متقاعد كردن (فريب) است
آزادى سياسى تنها يك نظريه است نه يك واقعيت .
لذا آدم بايد بداند كه چگونه از واژه آزادى سياسى براى فريب توده ها استفاده كند و سپس آن را براى درهم شكستن قدرت حزب حاكم بكار گيرد .
بنياد نهادن حكومت براساس آزادى غيرممكن است .
كلمه آزادى ، جوامع انسانى را به جنگ عليه هرگونه زور و قدرتى برمىانگيزد .
حتى عليه خدا و قوانين طبيعت . لذا زمانى كه ما به سلطنت رسيديم ، بايد واژه آزادى را از قاموس و فرهنگ زندگى حذف كنيم .
زيرا اين واژه تودههاى مردم را به جانورانى خونخوار مبدل مىكند
آنهايى كه مىخواهند گام در وادى سياست بگذارند ، بايد هم نيرنگ باز باشند و هم بتوانند ديگران را متقاعد كنند .
صفاتى چون درستكارى و راستگويى خطرى بزرگ براى سياست بشمار مىروند .
در شرايط كنونى كه تمام قدرتهاى جهان داراى پايههاى لرزانى هستند ، قدرت سياسى ما داراى پايه هاى استوارى است .
زيرا وجود آن محسوس نيست .
زمانى قدرت ما تجلى خواهد كرد كه هيچگونه خطرى آن راتهديد نكند .
جوانان مسيحى را به فساد مىكشانيم
اعتياد به الكل و افراط در نوشيدن نوشابه هاى سكرآور ، مشكلى است كه پس از اعطاى آزادى در ميان غيريهوديها رواج پيدا مىكند .
بر ما يهوديها لازم است كه در چنين مسيرى گام برنداريم .
مردم غيريهودى از همان آغاز جوانى به وسيله عوامل ما بىبندوبار و بدون اخلاق بار مىآيند .
عوامل ما عبارتند از معلمان سرخانه ، خدمتكاران ، منشىها و زنانى كه در خانه هاى ثروتمندان بچه دارى مىكنند . به كمك زنان يهودى مردان غيريهودى را در عشرتكده ها و محلهاى عياشى به فساد اخلاقى مىكشانيم و آنها را از جاده عفت و پاكدامنى منحرف مىسازيم .
اگر در روابطمان ، دست روى حساس ترين عصب ذهن انسانها بگذاريم ، خيلى زود به پيروزى خواهيم رسيد و اين اعصاب حساس ذهن آدمى ، عبارتند از زراندوزى ، مادي گرى و تنوع طلبى جنسي .
احزاب گوناگون بوجود مى آوريم و آنها را رو در روى هم قرار مي دهيم .
روزنامه نگاران خيلى بىپروا به پروپاى مقامات اجرائى دولتها بپيچند .
فقر اسلحه ماست
اعتقاد به خدا را متزلزل مىكنيم
براى فريب مردم ، نخست بايد قيافه يك آزادانديش به خود بگيريم و از احزاب ، آزادى ، و هر نوع گرايش فكرى طرفدارى كنيم و سپس به سخن پراكنى بپردازيم و آن قدر سخنرانى كنيم كه مردم از حرف زدن و سخنرانى دل زده و خسته شوند .
براى آنكه بتوانيم افكار عمومى را مشوب سازيم و مردم را در حالت گيجى و سرگردانى نگه داريم ، بايد مطالب ضد و نقيض در بين مردم پخش كنيم و اين عمل را آنقدر ادامه دهيم كه غيريهوديان خود را در پيچ و خم اطلاعات متناقض گم كنند و متقاعد شوند كه تنها راه رهايى از اين سرگردانى ها نداشتن عقيده و اطلاعات سياسى است .
بايد توجه داشت كه اطلاعات واقعى سياسى در اختيار كسانى است كه مردم را بدين طريق به بيراهه مى كشانند و اين نخستين رمز از رموز مملكت دارى است .
غير صهيونيستها را استثمار مىكنيم
به زودى كشتار وحشيانه خود را آغاز مىكنيم و بر مركب پيروزى سوار مىشويم.
بنابه تحريك ما ، ترور و وحشت همه جا را فرا مى گيرد ، افراد با آرمانها و عقايد مختلف مانند سلطنت طلب ، عوام فريب ، سوسياليست و آرمانگرا (ايده آليست) به خدمت ما درخواهند آمد و بنا به اغواى ما مىكوشند تا هر نوع نظم و آرامشى را برهم زنند و همه جا را به آشوب بكشانند .
هدف ما دستيابى به يك قدرت جهانى است.
مطبوعات را كنترل مىكنيم.
محتواى تمام روزنامه هاى ما تركيبى خواهد بود ازمطالب گوناگون و حتى افكارى چون اريستوكراتيك ، جمهورى خواهى ، انقلابىگرى و هرج و مرج طلبى ( آنارشيسم) كه به وسيله اين گونه روزنامه ها تبليغ مى شوند .
روزنامه ها همچون ويشنو معبود هندى صد دست دارند كه بر سر هر دست انگشتى قرار دارد و وظيفه آن نظارت و سلطه برافكار عمومى است .
وقتى فردى به هيجان مى آيد ، قوه قضاوتش را از دست مى دهد و هرگونه نظر و پيشنهادى را مى پذيرد .
به نوسازى برنامه هاى آموزشى دانشگاهها مى پردازيم و تمام استادان و مقامات دانشگاهى را مطابق برنامه هاى سرّى و محرمانه براى مشاغل جديدشان آماده مى كنيم .
متاسفانه با اعمال فشارها و تحریم های سیاسی و اقتصادی در سال های اخیر بر کشور ، مشکلات بسیاری بر ما تحمیل شده است. رفع این مشکلات بر عهده مردان و زنان غیور کشور خودمان است و ما نباید اجازه هرگونه دستیازی و دخالت بیگانگان در امور داخلی کشور خود را بدهیم و بایستی با تمام قدرت در مقابل تحریم ها مقاومت کنیم و آن ها را به پلی برای استقلال بیشتر کشور تبدیل نمائیم. ریشه بیشتر فشارها و مشکلات(به خصوص اقتصادی) کشور صهیونیسم و اشاعه تفکرات غلط و مغرضانه آن برای تحت الشعاع قراردادن حاکمیت و استقلال کشورهای مستقل از جمله ایران می باشد. البته کشور ما نیز با تمام قدرت و با استعانت از ایدئولوزی و تفکر اسلامی به خصوص تفکر پویای مکتب خود شیعه به مبارزه با مکاتب الحادی مانند امپریالیسم پوشالی و صهیونیسم (شاخه ی انحرافی و افراطی یهوددیت) می پردازد.
براي آگاهي بيشتر ، به دو کتاب : پژوهه صهيونيت (مجموعه مقالات) ، به کوشش محمد احمدي - ناشر : مؤسسه فرهنگي ضياء انديشه ؛ و پروتکل هاي دانشوران صهيون ، نوشته عجاج نويهض ، ترجمه حميد رضا شيخي - ناشر : آستان قدس رضوي مراجعه فرماييد.